معنی کت ومت - جستجوی لغت در جدول جو

کت ومت: عیناً، کاملاً، برای مثال روی زشت آن بداختر نحس و شوم / راست گویم کت ومت ماند به بوم (فرزدق - لغتنامه - کت و مت)عیناً، کاملاً، برای مِثال روی زشت آن بداختر نحس و شوم / راست گویم کت ومت مانَد به بوم (فرزدق - لغتنامه - کت و مت)

تصویری از کت ومت — تصویر کت ومت

فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کم همت — تصویر کم همت

دون همت، پست همت، فرومایه

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از کت و مت — تصویر کت و مت

بعینه، عینا: (فنی کت مت بف ن میماند: {} روی زشت آن بد اختر نحس و شوم راست گویم کت و مت ماند ببوم) (فرزدق رشیدی)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هت ومت — تصویر هت ومت

شبیه تام بعینه: (فان هت ومت فلان است 0)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از کم همت — تصویر کم همت

کم کاسه کم کوش کسی که همت او اندک باشد، دون همت پست همت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هت و مت — تصویر هت و مت

عیناً شبیه تام و تمام

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از کتوم — تصویر کتوم

راز نگهدار

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هت ومت — تصویر هت ومت

((هِ تُّ مِ تُ))

شبیه تام، عیناً، به عینه

فرهنگ فارسی معین

تصویری از کتروم — تصویر کتروم

((کُ رُ))

ناخوش، بستری

فرهنگ فارسی معین